توانمندسازی زنان به معنای کسب قدرت تفکر و اقدام آزادانه،توسعه احساس خود ارزشمندی، اعتقاد به توانایی ایجاد تغییرات مطلوب در خود، حق کنترل زندگی خود، حق انتخاب، قدرت چانه زنی، بالفعل نمودن همه پتانسیل های زنان و برابری در جامعه است. به طورکلی توانمندسازی زنان کنترل آن ها بر زندگی خودشان در هر فرایند و فعالیتی است (قلی پور و همکاران ،۱۳۸۷).

تعاریف عملیاتی:

توانمند سازی منظور نمره ای هست که آزمودنی ها از پرسشنامه توانمند سازی توماس و ولتهوس (۱۹۹۰)واسپریزر(۱۹۹۵و۱۹۹۶)استفاده شده است به دست می آورند.

تنظیم هیجانی در این پژوهش منظور پنج جلسه دو ساعته مشاوره گروهی بر اساس پروتکل درمانی به آزمودنی ها آموزش داده خواهد شد . جلسات آموزشی فوق در۵ جلسه (۲ ساعته) با هدف ارائه آموزش به زنان سرپرست خانوار جهت توانمند شدن برگزار خواهد شد.

کارآفرینی در این پژوهش منظور پنج جلسه دو ساعته مشاوره گروهی بر اساس پروتکل درمانی به آزمودنی ها آموزش داده خواهد شد . جلسات آموزشی فوق در۵ جلسه (۲ ساعته) با هدف ارائه آموزش به زنان سرپرست خانوار جهت توانمند شدن برگزار خواهد شد.

فصل دوم

ادبیات و پیشینه تحقیق

مقدمه

در این فصل ضمن بررسی مبانی نظری درخصوص متغییرهای کارآفرینی، تنطیم هیجانی و توانمندسازی به ارائه چارچوب تئوریک پرداخته و مروری بر پژوهش ها و مطالعاتی داریم که پیش از این بر روی متغیر های مورد مطالعه در این پژوهش انجام شده است.

الف : مبانی نظری

توانمندسازی

اندیشمندان دیدی متفاوت به توانمندسازی[۱۶] دارند و از سه زاویه متفاوت ارتباطی، انگیزشی و شناختی به موضوع پرداخته‌اند.رویکرد ارتباطی به عنوان یک فرایند بالا به پایین تعریف می‌گردد و قدرت فرد را در ارتباط با دیگران نشان می‌دهد ‌بر اساس این دیدگاه، توانمندسازی فرآیندی است که از طریق آن یک رهبر یا مدیر سعی در تقسیم قدرت خود در بین زیردستانش دارد(کانگر و کانونگو[۱۷]، ۱۹۹۸)در رویکرد انگیزشی بر مبنای تئوری انگیزش مک کللند شکل گرفته است(مک کلاند[۱۸]،۱۹۷۵). در حقیقت مک کللند نیاز به موفقیت را اساسی ترین نیاز دانسته و مشارکت در موفقیت طلبی را به عنوان عامل انگیزشی زمینه ساز توانمندسازی می‌داند. هر استراتژی که منجر به حق تعیین فعالیت های کاری (خود تصمیم گیری)و خودباوری (خودکارآمدی، خودکفایتی، کفایت نفس) کارکنان گردد، توانمندی آن ها را در پی خواهد داشت. در رویکرد انگیزشی، هدف تواناسازی و تقویت خودباوری می‌باشد(کانگر و کانونگو،۱۹۹۸). رویکرد شناختی توانمندسازی را به طور وسیع تر به عنوان یک حالت انگیزش درونی در ارتباط با شغل تعریف می‌کند که شامل چهار احساس درونی است:

    1. معنی دار بودن[۱۹]: یعنی این که فرد وظیفه ای را که انجام می‌دهد بامعنی و ارزشمند تلقی کند.

      1. شایستگی[۲۰]: شایستگی یا خود باوری، اعتقاد فرد به توانایی و ظرفیت خود برای انجام کارها است.

    1. مؤثر بودن[۲۱]: عبارت از حدی که در آن فرد توانایی نفوذ در پیامد های کار خود را دارا می‌باشد.

  1. خودتعیینی(حق انتخاب)[۲۲] :در حالی که شایستگی یک مهارت رفتاری است، خود تعیینی یا حق انتخاب یک احساس فردی ‌در مورد حق انتخاب برای تنظیم فعالیت هاست. همچنین به آزادی عمل شاغل در تعیین فعالیت های لازم برای انجام وظایف شغلی اطلاق می‌گردد(اسپریزر[۲۳]،۱۹۹۵).

حوزه های‌ توانمندسازی‌

‌‌توانمندسازی‌ باید در سه‌ حوزه‌:

    1. فرهنگی

    1. قابلیت‌های‌ افراد

  1. سازماندهی‌ افراد و ایجاد تشکل‌ رخ دهد.

توانمندسازی‌ در حوزه‌ فرهنگی:

‌‌«در حوزه‌ فرهنگی‌ بر نگرش‌ها، ارزش‌های‌ حاکم‌ بر مردم‌ در مشارکت‌ و تصمیم‌گیری‌ در امور جامعه‌ و. سرنوشت‌ خود دلالت‌ دارد. در این‌ حوزه، توانمندسازی‌ باید اعتماد به‌ نفس‌ در افراد ایجاد کند، نگاه‌ به‌ خودش‌ (کسب‌ هویت) توقیت‌ شود، عزت‌ نفس‌ به‌ افراد جامعه‌ بدهد» (انصاری:۱۳۸۴) عناصر خرده‌ فرهنگ‌ مانع‌ توسعه‌ زدوده‌ شود. توضیح‌ آنکه‌ در ادبیات‌ توسعه، شناسایی‌ و رفع‌ موانع‌ و سدهای‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ مانع‌ توسعه‌ مهم‌ است. «به‌ اعتقاد راجرز در جریان‌ دگرگونی‌ و توسعه‌ روستاها [و مناطق‌ حاشیه‌ای]، شناخت‌ و آگاهی‌ از خصوصیات‌ فرهنگی‌ مردم‌ از اهمیت‌ بسزایی‌ برخوردار است، [زیرا] برنامه های‌ دگرگونی‌ اجتماعی‌ در روستا اگر بر پایه‌ شناخت‌ ارزش‌ها، وجهه‌ نظرها و انگیزه های‌ [مردم‌ بومی‌ ] دهقانان‌ استوار نباشد، شکست‌ خواهد خورد». (ازکیا،۱۳۷۴) .

‌خرده‌ فرهنگ‌ شامل‌ بسیاری‌ از عناصر فرهنگ‌ کلی‌تر و خود (خرده‌ فرهنگ) جزیی‌ از آن‌ است. در ضمن‌ شامل بعضی‌ از جنبه‌هایی‌ است‌ که‌ فقط‌ به‌ آداب‌ و رسوم‌ مناطق‌ خاصی‌ مربوط‌ است‌ و در فرهنگ‌ کلی‌تر وجود ندارد. خرده‌ فرهنگ‌ انواع‌ مختلفی‌ دارد مثلاً‌ خرده‌ فرهنگ‌ جوانان، رانندگان، کشاورزان، دانشگاهیان، فروشندگان‌ و…. که‌ در درون‌ هر یک‌ از این‌ خرده‌ فرهنگ‌ها، اعضا دارای‌ ارزش‌ها، وجهه‌ نظرهای‌ خاص‌ و دیگر عناصر مشترک‌ می‌باشند. مردم‌ روستایی‌ و دهقانان‌ نیز دارای‌ خرده‌ فرهنگ‌های‌ خاص‌ خود می‌باشند که‌ سالیان‌ سال‌ در آنان‌ نهادینه‌ شده‌ است. راجرز از کسانی‌ است‌ که‌ درباره‌ خرده‌ فرهنگ‌ دهقانی‌ نظریه‌ دارد. البته‌ افراد زیادی‌ در این‌ زمینه‌ ابراز عقیده‌ کرده‌اند.

‌«در خرده‌ فرهنگ‌ دهقانی‌ انگیزه ها، ارزش‌ها و وجهه‌نظرها از عناصر اصلی‌ و مهم‌ به‌ شمار می‌روند و کلیدها برای‌ درک‌ رفتار هستند» (ازکیا،۱۳۷۴) .وجه‌ نظر[۲۴] عبارت‌ از آمادگی‌ ذهنی‌ برای‌ انجام‌ کاری‌ است‌ و نشانه هایی‌ از عمل‌ فردی‌ را که‌ به‌ انجام‌ آن‌ تمایل‌ دارد، نشان‌ می‌دهد. تعریف‌ دیگر موجه‌ نظر عبارت است‌ از «وضع‌ روانی‌ که‌ یک‌ فرد انسانی‌ به‌ منظور عمل‌ کردن‌ بر له‌ یا علیه‌ یک‌ هدف‌ معین‌ به‌ خود می‌گیرد».(همان‌ منبع:۵۵ ).ارزش‌های‌ اجتماعی‌ عبارتند از «پیش‌ فرض‌های‌ ناآگاهانه‌ و مجرد ‌در مورد اینکه‌ از لحاظ‌ اخلاقی‌ چه‌ چیزی‌ درست‌ است‌ وطبیعی‌ است‌ که‌ این‌ ارزش‌ها از اهمیت‌ بسزایی‌ برخوردارند» (ازکیا،۱۳۷۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...